جن" چنانكه از مفهوم لغوى اين كلمه به دست مى آيد، موجودى است ناپيدا، و در قرآن مشخصات زيادى براى او ذكر شده، از جمله اينكه:
1ـ جن موجودى است كه از آتش آفريده شده، بر خلاف انسان كه از خاك آفريده شده است. «وخلق الجان من مارج من نار»(الرحمن/15)
2ـ داراى علم و ادراك و تشخيص حق از باطل، و قدرت منطق و استدلال است.(آيات مختلف سوره جن)
3ـ داراى تكليف و مسؤوليت است.(آيات سوره جن و سوره الرحمن)
4ـ گروهى از آنها مؤمن صالح، و گروهى كافرند. «و إنا منا الصالحون و منا دون ذلك»(جن/11)
5ـ آنها داراى حشر و نشر و معادند. «وأما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا»(جن/15)
6ـ آنها قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگيرى و استراق سمع داشتند، و بعدا از اين كار منع شدند و قدرت خود را از دست دادند. «و إنا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن يستمع الان يجد له شهابا رصدا»(جن/9)
7ـ آنها مي توانند با بعضى انسانها ارتباط برقرار كنند، و با آگاهى محدودى كه نسبت به بعضى از اسرار نهانى دارند، به اغواى انسانها بپردازند. «وإنه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا»(جن/6)
8ـ در ميان آنها افرادى يافت مى شوند كه از قدرت زيادى برخوردارند، همانگونه كه در ميان انسانها نيز چنين است. «قال عفريت من الجن أنا آتيك به قبل أن تقوم من مقامك» يعني يكى از گردنكشان جن به سليمان گفت من تخت ملكه سبا را، پيش از آنكه از جاى برخيزى، از سرزمين او به اينجا مى آورم.(نمل/39)
9ـ آنها قدرت بر انجام بعضى كارهاى مورد نياز انسان را دارند. «... و من الجن من يعمل بين يديه بإذن ربه ... يعملون له ما يشاء من محاريب و تماثيل و جفان كالجواب...» يعني گروهى از جن پيش روى سليمان به اذن پروردگار كار مى كردند، و براى او معبدها، تمثالها، و ظرفهاي بزرگ غذا تهيه مى كردند.(سبا/12-13)
10ـ خلقت آنها در روى زمين قبل از خلقت انسانها بوده است. «و الجان خلقناه من قبل»(حجر/27)
ويژگيهاى ديگري هم مي توان با جستجوي در قران و روايات از جن و جنيان بدست آورد. بعلاوه از آيات قرآن به خوبى استفاده مى شود كه، بر خلاف آنچه در افواه مردم عوام مشهور است كه آنها را "از ما بهتران" مى دانند، انسان نوعى است برتر از جن؛ به دليل اينكه تمام پيامبران الهى از انسانها برگزيده شدند، و اين اجنه بودند كه موظف به ايمان به پيامبر اسلام و تبعيت از او شدند. اصولا واجب شدن سجده در برابر آدم(ع) بر شيطان، كه بنا به تصريح قرآن در آن روز از بزرگان طايفه جن بود (كهف/50)، دليل بر فضيلت نوع انسان بر نوع جن مى باشد.
با در نظر گرفتن مطالب فوق، به نكات ذيل نيز توجه نمائيد:
الف) جن از آن جهت كه از حيث مادي، لطيف و از جنس آتش است، كارهايي مي تواند انجام بدهد كه انسان قادر به انجام آن نيست، و از اينرو از لحاظ قدرت، بر انسان برتري دارد. كما اينكه در قرآن كريم اشاره دارد كه انسانها در زمره گروه جن ها در آمده اند، نه بر عكس: «ويوم يحشرهم جميعا يا معشر الجن قد استكثرتم من الإنس ...» يعني در آن روز كه [خدا] همه آنها را جمع و محشور مي سازد، [مي گويد:] اي جمعيت [شيطان و] جن! شما با طلب فزوني بر انسانها افراد زيادي از آنها را گمراه كرديد... (انعام/128) مفسرين اين آيه را ناظر بر تسخير و امثال آن دانسته اند. بنابراين، در تسخير جن و مثل آن اين جن است كه بر انسان سيطره پيدا مي كند، نه انسان بر جن.
ب) انسان بر جن برتري داشته و اشرف مخلوقات است. از اينرو نبايد خود را تحت تسخير آنان قرار دهد. لذا آنچه امروزه به نام تسخير جن ناميده مي شود ـ بدون آن كه وقوع آن را انكار كنيم ـ هم از نظر ماهيت تسخير انسان است و نه جن، هم ار نظر ارزشي كار صحيحي نيست، چرا كه تسخير كننده با آن، در حقيقت، جن را بر خود مسلط كرده است.
ج) معمولا، جن هاي صالح به دنبال رابطه با انسان نيستند، بلكه در پي انجام تكاليف الهي خود هستند؛ ولي جن هاي ناصالح با انسان رابطه برقرار كرده و در مقابل اطلاعات و يا خدماتي كه به انسان مي رسانند، از او تقاضاي انجام اعمال خلاف و گناهان كبيره اي ـ همچون بي احترامي به مقدسات و … ـ مي كنند. گاهي از شروط ارتباط انسان با آنها، انجام چنين اعمالي است، و حتي جن ها از اين طريق انسان را به كفر كشانده و او را گمراه مي كنند؛ كما اينكه در آيات قرآن به آن اشاره شده، مانند آيه شريفه: «وأنه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا» يعني اينكه مرداني از بشر به مرداني از جن پناه مي بردند، و آنها سبب افزايش گمراهي و طغيانشان مي شدند.(جن/6) و همچنين آيه شريفه: «قالوا سبحانك أنت ولينا من دونهم بل كانوا يعبدون الجن أكثرهم بهم مؤمنون» يعني آنها ـ يعني ملائكه ـ مي گويند: [خدايا] تو منزهي [از اينكه همتايي داشته باشي] تنها تو ولي و ياور مايي، نه آنها ـ يعني كفار ـ [ما را پرستش نمي كردند] بلكه جن را پرستش مي نمودند، و اكثرشان به آنها ايمان داشتند.(سبأ/41)
د) بله انسانهاي كمال يافته اي هستند كه با جن ها رابطه داشته و جن در خدمت آنها است، ولي اين يك موهبت و عنايت خاصي است كه خداوند نسبت به آنها دارد، والا آنها سعي در تسخير جن و … نداشته اند. بر خلاف ديگران كه از راه و بي راهه سعي مي كنند تا با جن رابطه برقرار كرده و او را تسخير كنند، در حالي كه در واقع اين جن است كه بر آنها مسخر مي شود.
بنابراين تسخير جن از راههاي اكتسابي، امري باطل است و در حقيقت خود انسان به تسخير جن در مي آيد، و به دنبال آن سختي ها و مشكلات زيادي در زندگي پيدا مي شود.
ويژگيهاى جن از نظر قرآن
گفتارى پيرامون جن (آنچه در باره جن در آيات قرآن آمده است)
كلمه"جن"به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآنكريم وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده، و در آن باره مطالبى بيان كرده:
اول اينكه: اين نوع از مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شدهاند.
دوم اينكه: اين نوع مخلوق از جنس آتش خلق شدهاند، همچنان كه نوع بشر از جنسخاك خلق شدهاند، و در اين باب فرموده: "و الجان خلقناهم من قبل من نار السموم" (1) .
سوم اينكه: اين نوع از مخلوقات مانند انسان زندگى و مرگ و قيامت دارند، و در اينباب فرموده: "اولئك الذين حق عليهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس" (2) .
و چهارم اينكه: اين نوع از جانداران مانند ساير جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد وتكاثر دارند، و در اين باره فرموده: "و انه كان رجال من الانس يعوذون برجال من الجن" (3) .
پنجم اينكه: اين نوع مانند نوع بشر داراى شعور و اراده است، و علاوه بر اين، كارهايىسريع و اعمالى شاقه را مىتوانند انجام دهند، كه از نوع بشر ساخته نيست، همچنان كه درآيات مربوطه به قصص سليمان(ع)و اينكه جن مسخر آن جناب بودند، و نيز در قصهشهر سبا آمده است.
ششم اينكه: جن هم مانند انس مؤمن و كافر دارند، بعضى صالح و بعضى ديگرفاسدند، و در اين باره آيات زير را مىخوانيم"و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون" (4) ، "اناسمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد فامنا به" (5) ، "و انا منا المسلمون و منا القاسطون" (6) ، "و انامنا الصالحون" (7) ، و"قالوا يا قومنا انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بين يديه
............................................
(1)جان را ما قبلا از آتشى سموم آفريده بوديم.سوره حجر، آيه 27.
(2)اينان كسانيند كه همان عذابهايى كه امتهاى گذشته جنى و انسى را منقرض كرده بود، برايشان حتمى شده.سوره احقاف، آيه 18.
(3)و اينكه مردانى از انس بودند كه به مردانى از جن پناه مىبردند.سوره جن، آيه 6.
(4)من جن و انس را خلق نكردم مگر براى اينكه مرا عبادت كنند.سوره ذاريات، آيه 56.
(5)سوره جن، آيه 1 و 2.
(6)سوره جن، آيه 14.
(7)سوره جن، آيه 11.
جن چیست( کیست)؟
فرموده قرآن کریم درباره جن اینگونه است: نخست اینکه: این نوع از آفریدگان پیش از نوع بشر خلق شدهاند. دوم اینکه: این نوع آفریدگان از جنس آتش خلق شدهاند، همچنان که نوع بشر از جنسخاک خلق شدهاند، و در این باب فرموده: "جان را ما قبلا از آتشی سموم آفریده بودیم" (۱) . سوم اینکه: این نوع از مخلوقات مانند انسان زندگی و مرگ و رستاخیز دارند، و در اینباب فرموده: "اینان کسانیند که همان عذابهایی که امتهای گذشته جنی و انسی را منقرض کرده بود، برایشان حتمی شده" (۲) . و چهارم اینکه: این نوع از جانداران مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد وتکاثر دارند، و در این باره فرموده: "و اینکه مردانی از انس بودند که به مردانی از جن پناه میبردند" (۳) . پنجم اینکه: این نوع مانند نوع بشر دارای شعور و اراده است، و علاوه بر این، کارهایی سریع و اعمالی شاقه را میتوانند انجام دهند، که از نوع بشر ساخته نیست، همچنان که درآیات مربوطه به قصص سلیمان و اینکه جن مسخر آن جناب بودند، و نیز در قصهشهر سبا آمده است. ششم اینکه: جن هم مانند انس مؤمن و کافر دارند، برخی صالح و بعضی دیگر فاسدند، و در این باره آیات زیر را میخوانیم"من جن و انس را خلق نکردم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند" (۴).
جن اگرچه موجودی است که قدرت انجام کارهای استثنایی و فوق العاده را دارد ولی از نظر وجودی، ضعیفتر از انسان و تحت تسخیر اوست؛ چنان که میدانیم همین موجودات در حکومت حضرت سلیمان پیامبر خداوند در تحت سلطه او بودند. پیامبری که از جنس انسانها برانگیخته شود پیامبر جنیان نیز هست.
امامان معصوم علیه السلام که به اذن خداوند، قدرت تصرف بر هر چیزی را دارند، بر جنیان نیز مسلط هستند. در تاریخ زندگانی ائمه علیهم السلام موارد متعددی در این مورد به چشم می خورد. گاهی نیز خود جنیان برای انجام خدمت و کمک اعلام آمادگی مینمودند، و پرسشهای دینی و مشکلات خود را با مراجعه به امام برطرف میکردند، زیرا امام برای گروه جن نیز امام است.
خلاصه سخن آن که جنیان در تکلیف و مسؤولیتها و اختیار و اراده و ثواب و عقاب و رهسپار شدن به سوی بهشت و یا فرو افتادن در دوزخ با آدمیان یکسان هستند .
بنابراین، این سخن که "جنیان به معنای میکروب و موجودات زنده ریز و ذره بینی هستند" باطل و نادرست است. آیا آنها هستند که با انسان ها و در ردیف آنها به جهنم میروند؟ آیا میکروب ها هستند که در مکه به حضور رسول خدا رسیدند و ایمان آوردند و آن محل اکنون به نام مسجد جن موجود است و مستحب است که حاجیان در آنجا دو رکعت نماز گزارند؟
شکلی ساده از مهر یا نگین سلیمان که گفته میشود به وی نیرویی برای تسلط بر جنیان میبخشید.
جِن از موجودات خیالی وافسانهای فرهنگ عامه و خرافات مردم خاورمیانه و ایران است. جن واژهای عربی و به معنی "موجود پنهان و نادیدنی" است و در فارسی با مفهومی نزدیک به دیو، غول وپری از این موجود نامرئی (ناپیدا) یاد میشود. جمع واژه جن، اَجِنّه است. اینگونه خرافات بیشتر از فرهنک ایرانی و بین النهرین به دین اسلام راه یافته است. توسل به این موجودات خرافی ناشی از افکار عقب مانده و تمایلات روانی انسان به اینگونه خرافات است. اصولا انسانها علاقه دارند که مشکلات روحی و روانی خود را با توسل به اینگونه خرافات حل کنند یکی از مشکلات روحی انسان ترس از مرگ و نابودی است بنابراین دنیای آخرت و بهشت و جهنم را برای فرار از این ترس اختراع کرده است اعتقاد به بهشت و جهنم انسان را به آرامش میرساند. در ۵۰ سال اخیر عده زیادی بسیج شدهاند تا از جن فیلم بگیرند ولی از زمانی که فیلم برداری و سینما اختراع شده است صحبت از جن و دیو وپری نیز بمرور به فراموشی سپرده میشود در قدیم صحبت از جن و دیو و پاها و شاخهای گاو مانند آنها ورد زبانها نقل مجالس شبنشینی در پای کرسیها بویژه در شبهای زمستان بود. این داستانها در ایران ادبیات قوی دارد حتی در تخت جمشید جدال شاه با دیو را در چندین سنگ تراشیده میبینید.
پیدایش جن
اعتقاد به جن، اعتقادی است که از اسطورههای بابلی به معتقدات اعراب عصر جاهلیت و از آنجا به قرآن و به معتقدات اسلامی راه یافتهاست. در اسطورههای بابلی اوتوکوها (اجنه) موجوداتی ناپیدا بودند که از آتش آفریده شده بودند و به دو گروه خوب و بد تقسیم میشدند که هردوی آنها ارتباط تنگاتنگی با آدمیان داشتند. اجنه خوب اختصاصا "شدو" نامیده میشدند حامی و نگهبان مردمان در برابر خطرات روزمره زندگی و در عین حال خطرات ناشناخته دیگری بودند که آدمیان بر آنها آگاه نبودند ولی جنیان از این خطرات خبر داشتند. این اجنه در سفر و در حضر و حتی در کوچه و بازار آدمیان را بی آنکه دیده شوند، همراهی میکردند و در هنگام جنگ آنها را از تیر دشمن محفوظ میداشتند.
در مقابل، اجنه بد که "ادیمو" خوانده میشدند پیوسته در پی آزار آدمیان بودند و برای آنها انواع بیماریهای گوناگون همراه میآوردند یا آنها را به جنایت تشویق میکردند و گلههایشان را از میان میبردند و خانوادهها را به جدائی میکشاندند. این گروه از اجنه شرور بر خلاف سایر جنیان ازدواج نمیکردند و فرزندانی به بار نمیآوردند. انواع هفتگانهای از آنها که در کوهستان مغرب زاده شده بودند عادتا در ویرانهها یا در زیر زمین میزیستند و آدمیان میتوانستند آنها را از پاهای سم دارشان بشناسند و برای دفع شرشان از کاهنان و جادوگران کمک گیرند. در عوض جنهای خوب نه تنها میان خودشان ازدواج میکردند، بلکه میتوانستند با آدمیان نیز در آمیزند. [1]
باورها پیرامون اجنه
جن یکی از مخلوقات خداوند است که در بعد وفضائی موازی با بعد ما انسانها زندگی میکند .این مخلوقات به مانند انسان زاد ولد میکنند از خصوصیات بارز آنها به این موارد میتوان اشاره کرد:
بنا بر باورها و خرافاتی که در قدیم وجود داشته درباره آل و جن و دیگر موجودات پندارین اینگونه آمده است:
قابلیت تغییر چهره و قیافه دارند و از این کار لذت میبرند.
از اجسام مرده مثل آهن نمیتوانند رد بشوند برای همین در مکانهای قدیمی دیده میشوند و حتی گفته میشود که "غول چراغ جادو" افسانه نمیباشد و آنها همین جنیان بودهاند که با استفاده از همین حربه انها را گرفتار کرده اند. از کلمه الله و یا هو وحشت دارند.
ارتباط با آنها برای انسان میتوانند عواقب خطرناکی را بدنبال بیاورد چون به استناد قران این مخلوقات قابلیت دیدن بعضی مسائل را دارند و فردی که با آنها رابطه دارد به همبن دلیل از خداوند دور میشود جدا از انتظارهائی که از فرد دارند.
این مخلوقات آینده را تا حدودی میبینند و بعضی مواقع که متوجه خطری برای فرد میشوند با دست گذاشتن بر گلوی فرد او را به سرفه میاندازند که در باور ایرانیها همان "صبر" آمدهاست تعبیر میشود. علاقه بسیار زیادی به درخت نارنج دارند. بعد زمانی که آنها در آن زندگی میکنند نسبت به بعد زمین تندتر است بنابراین سن آنها بسیار زیاد است.
آنها اجازه ارتباط با انسان را ندارند ولی به علت اختیار ذاتی که خداوند به آنها دادهاست میتوانند جلوی انسانها ظاهر شوند ولی از کلمات الله و هو ترس و وحشت دارند.
در باور برخی افراد، جنها تنها در شب، تاریکی، تنهایی و در محلهایی مانند گرمابه، آب انبار، پستو و ویرانه و بیابان وجود دارند. در باور عامه، جن به شکل انسان است با این تفاوت که پاهایش مانند بز سم دارد. مژههای دراز او نیز با مژه انسان متفاوت است و رنگ موی او بور است. همزمان با زاده شدن هر نوزاد انسان، بین اجنه نیز نوزادی به دنیا میآید که شبیه نوزاد انسان است اما سیاه و لاغر و زشت. این موجود را همزاد آن طفل میخوانند. اگر کسی شب هنگام آب جوش روی زمین ریخته و بسم الله نگفته باشد ممکن است یکی از فرزندان اجنه را اذیت کرده باشد. مادر و پدر آن جن برای انتقام، نوزاد آن شخص را میربایند و همزاد او را بجایش میگذارند.
به باور برخی، به زبان آوردن نام جن شگون ندارد و ممکن است آنها را حاضر کند. بنابراین برای دلخوشی جنها هم شده به آنها " از ما بهتران " گفته میشود. روزهای یکشنبه، سه شنبه و چهارشنبه از مابهتران به لباس و صورت آدمیزاد درمی آیند. در این روزها نباید به دیدن مریض رفت، زیرا چه بسا که از ما بهتران به شکل یکی از دوستان یا بستگان به دیدن بیمار برود و به او آسیب برساند. ازمابهتران مانند آدمیان جشن و سرور و شادمانی و گاهی هم عزاداری به راه میاندازند. این مراسم بیشتر در گرمابههای عمومی و شب هنگام برگزار میشود. کسی که شب تنها به حمام برود و دائم بسم الله نگوید جن به سراغ او میآید. اگر کسی در تاریکی تنها به حمام برود و بی احتیاطی کند و در آنجا بخوابد، ناگاه متوجه میشود که دورادور او را جنیان گرفته اند، یا یکی دو جن در گوشه و کنار حمام مشغول شستشو هستند. جنیان ابتدا با محبت نزدیک میشوند، اما اگر انسان با نگاه کردن با پاهایشان که سم دارد ایشان را بشناسد، آن وقت به آزار او مشغول میشوند.
از مابهتران اهل رقص، موسیقی و شادی اند. اگر کسی را بین خود ببینند او را وامی دارند تا آن قدر برقصد که دیوانه شود. با دمیدن صبح صادق، جنیان ناپدید میشوند. اما هنگام روز نیز اگر کسی در حمام آب بخورد و کف دست چپ خود را روی سر نگذارد، جن به بدن او وارد میشود و دیوانه و غشی خواهد شد. از ما بهتران اگر از کسی نیکی ببینند، صدچندان به او نیکی میرسانند. مثلا اگر پزشکی شب هنگام کودکی را از مرگ برهاند یا زخمی و بیماری را نجات دهد و این کار در بیابان یا تاریکی و تنهایی صورت بگیرد، ممکن است جنیان را مداوا کرده باشد. آن گاه ازمابهتران به او مال و خوشبختی بسیار میرسانند. برخی مردم با انجام مراسم چله نشینی، از مابهتران را احضار میکنند و آنها را وا میدارند تا کارهای مورد نظرشان را انجام دهند. برای چله نشستن از محلی خاص در مسجدهای کهنه و قدیمی استفاده میشود به نام چله خانه که غرفهای کوچک و تودرتو و تاریک است. شخص در چله خانه میرود. دورادور خود را خط میکشد و میان دایره مینشیند. روز اول چهل بادام غذای اوست. اما به تدریج هر روز یکی کم میکند و تا آخرین روز فقط یک بادام میخورد. در این روزها همه کار او دعا خواندن است. روز چهلم ارواح و شیاطین و جنها به او ظاهر میشوند و هرچه را بخواهد انجام میدهند. برای این کار ترتیب دیگری هم هست و آن این که یک شب تا صبح آیهای از قران را پی درپی میخوانند تا از ما بهتران حاضر شوند.
مقابله با جن
بنا بر باورها و خرافاتی که در قدیم وجود داشته درباره آل و جن و دیگر موجودات پندارین اینگونه آمده است:
از خطرناکترین جنها آل است که موجودی نامریی به شکل زن لاغر و بلند قد با پستانهای آویخته توصیف شده. در صورت سرخ رنگ آل بینیی از جنس گل قرار دارد. آل روبروی زن زائو و نوزاد حاضر میشود و اگر فرصت یافت و زائو تنها ماند جگر او را میرباید. سپس به سرعت به طرف آب میرود و جگر زائو را به آب میزند. زائو بلافاصله میمیرد. برای جلوگیری از دستبرد آل باید دور بستر زائو را با کارد یا قیچی که ناف نوزاد را با آن زدهاند خط کشید. سه یا پنج پیاز را به سیخ کشید و قیچی یا کارد یا شمشیر و تفنگ و دیگر چیزهای فلزی و نوک تیز در کنار اطاق گذاشت. آل و از ما بهتران از چیزهای فلزی نوک تیز میترسند. فرو کردن سوزن به پارچهای و گذاشتن بالای سر زائو برای رفع آل خوب است. از اعتقادهای قدیمی ایرانیان یکی این است که آهن دیو و غول و اهریمن را دفع میکند و ضد جادو است.
تا شش روز باید بالای سر زائو و نوزاد شمع بسوزد. زائو نباید تنها بماند و کسی جز نزدیکانی که هنگام زادن در اطاق بودهاند نباید به دیدن او بیاید شاید آل باشد که به صورت انسان درآمده. شب ششم باید در اطاق زائو تا صبح همه بیدار بمانند و چراغها روشن باشد و در این شب باید دعاها و اشعار مذهبی و سرودها و آوازها خوانده و پیوسته به دف و دایره کوبیده شود تا آل بگریزد. روز ششم زائو نوزاد را به حمام میبرند و پس از شستشو، ماما نوزاد را بالای سر مادر میگیرد و با جام چهل کلید روی او آب میریزد تا بر سر مادر نیز ریخته شود. از آن هنگام دیگر آل توانایی ربودن جگر مادر و عوض کردن نوزاد را ندارد پسربچهای که ختنه شده نیز مانند زائو در معرض خطر آل است. به همین ترتیب باید مواظب او بود تا به حمام برود و با جام چهل کلید آب روی سرش ریخته شود تا آل بگریزد.]
جن در اسلام
ادبیات اسلامی و احادیث و معتقدات عامه مسلمانان، با استناد به آیات قرآنی پیوسته نقش مهمی برای جنیان در زندگی روزمره مسلمانان قائل شدهاند. مولفین اسلامی به کرات از ازدواج اجنه با زنان مسلمان روایت کرده و کسانی از افراد سرشناس را زاده مشترک اجنه و آدمیان دانسته اند. محمد باقر مجلسی از امام جعفر صادق روایت میکند که قوم کرد جنیانی هستند که خداوند آنان را به صورت آدمیان در آورده است (حلیه المتقین فصل چهاردهم).
ویژگیهای جن از دید قرآن
در قرآن اهمیت ویژهای به "اجنه: داده شده، بهطوریکه ۴۸ آیه به آنان اختصاص یافته است، ولی در دو کتاب توحیدی دیگر، تورات و انجیل سخنی از جن به میان نیامده است. حتی در قرآن سورهای به نام سوره جن وجود دارد.
به روایت قرآن، در دوران پیش از نزول این کتاب گروهی از اجنه کوشیده بودند خود را به آسمان برسانند تا در آنجا استراق سمع کنند و از اسرار عالم بالا آگاه شوند ولی این جنیان پس از نزول قرآن دریافتند که آسمان شدیداً تحت مراقبت است و اجنهای که قصد رخنه بدان را داشته باشند هدف تیر شهاب ملائک پاسدار قرار میگیرند (جن، ۸ و ۹۹). همچنین به حکایت قرآن، بخشی از سپاهیان سلیمان از اجنه بودند و فرماندهانی از گروه خودشان داشتند (نمل، ۱۷).
باور قرآن درباره جن اینگونه است:
نخست: این نوع از آفریدگان پیش از نوع بشر خلق شدهاند.
دوم: این نوع آفریدگان از جنس آتش خلق شدهاند، همچنان که نوع بشر از جنسخاک خلق شدهاند، و در این باب گفته: "جن را ما قبلا از آتشی سموم آفریده بودیم" (۱).
سوم: این نوع از مخلوقات مانند انسان زندگی و مرگ و رستاخیز دارند، و در اینباب گفته: "اینان کسانیند که همان عذابهایی که امتهای گذشته جنی و انسی را منقرض کرده بود، برایشان حتمی شده" (۲).
و چهارم: این نوع از جانداران مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد وتکاثر دارند، و در این باره گفته: "و اینکه مردانی از انس بودند که به مردانی از جن پناه میبردند" (۳).
پنجم: این نوع مانند نوع بشر دارای شعور و اراده است، و علاوه بر این، کارهایی سریع و اعمالی شاقه را میتوانند انجام دهند، که از نوع بشر ساخته نیست، همچنان که درآیات مربوطه به قصص سلیمان و اینکه جن مسخر آن جناب بودند، و نیز در قصهشهر سبا آمده است.
ششم: جن هم مانند انس مؤمن و کافر دارند، برخی صالح و بعضی دیگر فاسدند، و در این باره گفته" من جن و انس را خلق نکردم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند" (۴).
• آیات بیشتر در مورد جن ویا اشاره به جنیان:
گروهی از اجنه آیات قرآن را شنیدند و با تعجب گفتند که این کتاب مارا به راه هدایت میبرد و لاجرم دیگر به خدای واجد شرک نخواهیم ورزید (جن، ۱ و ۲)
اما بعضی دیگر از آنها کافر ماندند و هیزم کش جهنم شدند (جن، ۱۴ و ۱۵)
اینها اسلام آوردند و البته اگر در راه راست پایدار بمانند خداوند به آنها آب گوارا نصیب خواهد کرد (جن، ۱۶)
و به آنان میگوئیم شما نیز جزو آن گروهی از اجنه و آدمیان شوید که پیش از شما به آتش دوزخ داخل شدند (اعراف، ۳۸)
چون محمد برای دعوت به خدا قیام کرد طایفه جنیان بر او ازدحام آوردند(جن، ۱۹)
در روز محشر به اجنه خطاب شود کهای گروه جنیان، شما از حیث تعداد بر آدمیان فزونی گرفتید، ولی آیا ما برای شما رسولانی از جنس خودتان نفرستادیم که آیات مارا بر شما بخوانند و شمارا از چنین روزی بترسانند؟ (انعام، ۱۳۰)
1ـ جن موجودى است كه از آتش آفريده شده، بر خلاف انسان كه از خاك آفريده شده است. «وخلق الجان من مارج من نار»(الرحمن/15)
2ـ داراى علم و ادراك و تشخيص حق از باطل، و قدرت منطق و استدلال است.(آيات مختلف سوره جن)
3ـ داراى تكليف و مسؤوليت است.(آيات سوره جن و سوره الرحمن)
4ـ گروهى از آنها مؤمن صالح، و گروهى كافرند. «و إنا منا الصالحون و منا دون ذلك»(جن/11)
5ـ آنها داراى حشر و نشر و معادند. «وأما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا»(جن/15)
6ـ آنها قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگيرى و استراق سمع داشتند، و بعدا از اين كار منع شدند و قدرت خود را از دست دادند. «و إنا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن يستمع الان يجد له شهابا رصدا»(جن/9)
7ـ آنها مي توانند با بعضى انسانها ارتباط برقرار كنند، و با آگاهى محدودى كه نسبت به بعضى از اسرار نهانى دارند، به اغواى انسانها بپردازند. «وإنه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا»(جن/6)
8ـ در ميان آنها افرادى يافت مى شوند كه از قدرت زيادى برخوردارند، همانگونه كه در ميان انسانها نيز چنين است. «قال عفريت من الجن أنا آتيك به قبل أن تقوم من مقامك» يعني يكى از گردنكشان جن به سليمان گفت من تخت ملكه سبا را، پيش از آنكه از جاى برخيزى، از سرزمين او به اينجا مى آورم.(نمل/39)
9ـ آنها قدرت بر انجام بعضى كارهاى مورد نياز انسان را دارند. «... و من الجن من يعمل بين يديه بإذن ربه ... يعملون له ما يشاء من محاريب و تماثيل و جفان كالجواب...» يعني گروهى از جن پيش روى سليمان به اذن پروردگار كار مى كردند، و براى او معبدها، تمثالها، و ظرفهاي بزرگ غذا تهيه مى كردند.(سبا/12-13)
10ـ خلقت آنها در روى زمين قبل از خلقت انسانها بوده است. «و الجان خلقناه من قبل»(حجر/27)
ويژگيهاى ديگري هم مي توان با جستجوي در قران و روايات از جن و جنيان بدست آورد. بعلاوه از آيات قرآن به خوبى استفاده مى شود كه، بر خلاف آنچه در افواه مردم عوام مشهور است كه آنها را "از ما بهتران" مى دانند، انسان نوعى است برتر از جن؛ به دليل اينكه تمام پيامبران الهى از انسانها برگزيده شدند، و اين اجنه بودند كه موظف به ايمان به پيامبر اسلام و تبعيت از او شدند. اصولا واجب شدن سجده در برابر آدم(ع) بر شيطان، كه بنا به تصريح قرآن در آن روز از بزرگان طايفه جن بود (كهف/50)، دليل بر فضيلت نوع انسان بر نوع جن مى باشد.
با در نظر گرفتن مطالب فوق، به نكات ذيل نيز توجه نمائيد:
الف) جن از آن جهت كه از حيث مادي، لطيف و از جنس آتش است، كارهايي مي تواند انجام بدهد كه انسان قادر به انجام آن نيست، و از اينرو از لحاظ قدرت، بر انسان برتري دارد. كما اينكه در قرآن كريم اشاره دارد كه انسانها در زمره گروه جن ها در آمده اند، نه بر عكس: «ويوم يحشرهم جميعا يا معشر الجن قد استكثرتم من الإنس ...» يعني در آن روز كه [خدا] همه آنها را جمع و محشور مي سازد، [مي گويد:] اي جمعيت [شيطان و] جن! شما با طلب فزوني بر انسانها افراد زيادي از آنها را گمراه كرديد... (انعام/128) مفسرين اين آيه را ناظر بر تسخير و امثال آن دانسته اند. بنابراين، در تسخير جن و مثل آن اين جن است كه بر انسان سيطره پيدا مي كند، نه انسان بر جن.
ب) انسان بر جن برتري داشته و اشرف مخلوقات است. از اينرو نبايد خود را تحت تسخير آنان قرار دهد. لذا آنچه امروزه به نام تسخير جن ناميده مي شود ـ بدون آن كه وقوع آن را انكار كنيم ـ هم از نظر ماهيت تسخير انسان است و نه جن، هم ار نظر ارزشي كار صحيحي نيست، چرا كه تسخير كننده با آن، در حقيقت، جن را بر خود مسلط كرده است.
ج) معمولا، جن هاي صالح به دنبال رابطه با انسان نيستند، بلكه در پي انجام تكاليف الهي خود هستند؛ ولي جن هاي ناصالح با انسان رابطه برقرار كرده و در مقابل اطلاعات و يا خدماتي كه به انسان مي رسانند، از او تقاضاي انجام اعمال خلاف و گناهان كبيره اي ـ همچون بي احترامي به مقدسات و … ـ مي كنند. گاهي از شروط ارتباط انسان با آنها، انجام چنين اعمالي است، و حتي جن ها از اين طريق انسان را به كفر كشانده و او را گمراه مي كنند؛ كما اينكه در آيات قرآن به آن اشاره شده، مانند آيه شريفه: «وأنه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا» يعني اينكه مرداني از بشر به مرداني از جن پناه مي بردند، و آنها سبب افزايش گمراهي و طغيانشان مي شدند.(جن/6) و همچنين آيه شريفه: «قالوا سبحانك أنت ولينا من دونهم بل كانوا يعبدون الجن أكثرهم بهم مؤمنون» يعني آنها ـ يعني ملائكه ـ مي گويند: [خدايا] تو منزهي [از اينكه همتايي داشته باشي] تنها تو ولي و ياور مايي، نه آنها ـ يعني كفار ـ [ما را پرستش نمي كردند] بلكه جن را پرستش مي نمودند، و اكثرشان به آنها ايمان داشتند.(سبأ/41)
د) بله انسانهاي كمال يافته اي هستند كه با جن ها رابطه داشته و جن در خدمت آنها است، ولي اين يك موهبت و عنايت خاصي است كه خداوند نسبت به آنها دارد، والا آنها سعي در تسخير جن و … نداشته اند. بر خلاف ديگران كه از راه و بي راهه سعي مي كنند تا با جن رابطه برقرار كرده و او را تسخير كنند، در حالي كه در واقع اين جن است كه بر آنها مسخر مي شود.
بنابراين تسخير جن از راههاي اكتسابي، امري باطل است و در حقيقت خود انسان به تسخير جن در مي آيد، و به دنبال آن سختي ها و مشكلات زيادي در زندگي پيدا مي شود.
ويژگيهاى جن از نظر قرآن
گفتارى پيرامون جن (آنچه در باره جن در آيات قرآن آمده است)
كلمه"جن"به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآنكريم وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده، و در آن باره مطالبى بيان كرده:
اول اينكه: اين نوع از مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شدهاند.
دوم اينكه: اين نوع مخلوق از جنس آتش خلق شدهاند، همچنان كه نوع بشر از جنسخاك خلق شدهاند، و در اين باب فرموده: "و الجان خلقناهم من قبل من نار السموم" (1) .
سوم اينكه: اين نوع از مخلوقات مانند انسان زندگى و مرگ و قيامت دارند، و در اينباب فرموده: "اولئك الذين حق عليهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس" (2) .
و چهارم اينكه: اين نوع از جانداران مانند ساير جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد وتكاثر دارند، و در اين باره فرموده: "و انه كان رجال من الانس يعوذون برجال من الجن" (3) .
پنجم اينكه: اين نوع مانند نوع بشر داراى شعور و اراده است، و علاوه بر اين، كارهايىسريع و اعمالى شاقه را مىتوانند انجام دهند، كه از نوع بشر ساخته نيست، همچنان كه درآيات مربوطه به قصص سليمان(ع)و اينكه جن مسخر آن جناب بودند، و نيز در قصهشهر سبا آمده است.
ششم اينكه: جن هم مانند انس مؤمن و كافر دارند، بعضى صالح و بعضى ديگرفاسدند، و در اين باره آيات زير را مىخوانيم"و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون" (4) ، "اناسمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد فامنا به" (5) ، "و انا منا المسلمون و منا القاسطون" (6) ، "و انامنا الصالحون" (7) ، و"قالوا يا قومنا انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بين يديه
............................................
(1)جان را ما قبلا از آتشى سموم آفريده بوديم.سوره حجر، آيه 27.
(2)اينان كسانيند كه همان عذابهايى كه امتهاى گذشته جنى و انسى را منقرض كرده بود، برايشان حتمى شده.سوره احقاف، آيه 18.
(3)و اينكه مردانى از انس بودند كه به مردانى از جن پناه مىبردند.سوره جن، آيه 6.
(4)من جن و انس را خلق نكردم مگر براى اينكه مرا عبادت كنند.سوره ذاريات، آيه 56.
(5)سوره جن، آيه 1 و 2.
(6)سوره جن، آيه 14.
(7)سوره جن، آيه 11.
جن چیست( کیست)؟
فرموده قرآن کریم درباره جن اینگونه است: نخست اینکه: این نوع از آفریدگان پیش از نوع بشر خلق شدهاند. دوم اینکه: این نوع آفریدگان از جنس آتش خلق شدهاند، همچنان که نوع بشر از جنسخاک خلق شدهاند، و در این باب فرموده: "جان را ما قبلا از آتشی سموم آفریده بودیم" (۱) . سوم اینکه: این نوع از مخلوقات مانند انسان زندگی و مرگ و رستاخیز دارند، و در اینباب فرموده: "اینان کسانیند که همان عذابهایی که امتهای گذشته جنی و انسی را منقرض کرده بود، برایشان حتمی شده" (۲) . و چهارم اینکه: این نوع از جانداران مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد وتکاثر دارند، و در این باره فرموده: "و اینکه مردانی از انس بودند که به مردانی از جن پناه میبردند" (۳) . پنجم اینکه: این نوع مانند نوع بشر دارای شعور و اراده است، و علاوه بر این، کارهایی سریع و اعمالی شاقه را میتوانند انجام دهند، که از نوع بشر ساخته نیست، همچنان که درآیات مربوطه به قصص سلیمان و اینکه جن مسخر آن جناب بودند، و نیز در قصهشهر سبا آمده است. ششم اینکه: جن هم مانند انس مؤمن و کافر دارند، برخی صالح و بعضی دیگر فاسدند، و در این باره آیات زیر را میخوانیم"من جن و انس را خلق نکردم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند" (۴).
جن اگرچه موجودی است که قدرت انجام کارهای استثنایی و فوق العاده را دارد ولی از نظر وجودی، ضعیفتر از انسان و تحت تسخیر اوست؛ چنان که میدانیم همین موجودات در حکومت حضرت سلیمان پیامبر خداوند در تحت سلطه او بودند. پیامبری که از جنس انسانها برانگیخته شود پیامبر جنیان نیز هست.
امامان معصوم علیه السلام که به اذن خداوند، قدرت تصرف بر هر چیزی را دارند، بر جنیان نیز مسلط هستند. در تاریخ زندگانی ائمه علیهم السلام موارد متعددی در این مورد به چشم می خورد. گاهی نیز خود جنیان برای انجام خدمت و کمک اعلام آمادگی مینمودند، و پرسشهای دینی و مشکلات خود را با مراجعه به امام برطرف میکردند، زیرا امام برای گروه جن نیز امام است.
خلاصه سخن آن که جنیان در تکلیف و مسؤولیتها و اختیار و اراده و ثواب و عقاب و رهسپار شدن به سوی بهشت و یا فرو افتادن در دوزخ با آدمیان یکسان هستند .
بنابراین، این سخن که "جنیان به معنای میکروب و موجودات زنده ریز و ذره بینی هستند" باطل و نادرست است. آیا آنها هستند که با انسان ها و در ردیف آنها به جهنم میروند؟ آیا میکروب ها هستند که در مکه به حضور رسول خدا رسیدند و ایمان آوردند و آن محل اکنون به نام مسجد جن موجود است و مستحب است که حاجیان در آنجا دو رکعت نماز گزارند؟
شکلی ساده از مهر یا نگین سلیمان که گفته میشود به وی نیرویی برای تسلط بر جنیان میبخشید.
جِن از موجودات خیالی وافسانهای فرهنگ عامه و خرافات مردم خاورمیانه و ایران است. جن واژهای عربی و به معنی "موجود پنهان و نادیدنی" است و در فارسی با مفهومی نزدیک به دیو، غول وپری از این موجود نامرئی (ناپیدا) یاد میشود. جمع واژه جن، اَجِنّه است. اینگونه خرافات بیشتر از فرهنک ایرانی و بین النهرین به دین اسلام راه یافته است. توسل به این موجودات خرافی ناشی از افکار عقب مانده و تمایلات روانی انسان به اینگونه خرافات است. اصولا انسانها علاقه دارند که مشکلات روحی و روانی خود را با توسل به اینگونه خرافات حل کنند یکی از مشکلات روحی انسان ترس از مرگ و نابودی است بنابراین دنیای آخرت و بهشت و جهنم را برای فرار از این ترس اختراع کرده است اعتقاد به بهشت و جهنم انسان را به آرامش میرساند. در ۵۰ سال اخیر عده زیادی بسیج شدهاند تا از جن فیلم بگیرند ولی از زمانی که فیلم برداری و سینما اختراع شده است صحبت از جن و دیو وپری نیز بمرور به فراموشی سپرده میشود در قدیم صحبت از جن و دیو و پاها و شاخهای گاو مانند آنها ورد زبانها نقل مجالس شبنشینی در پای کرسیها بویژه در شبهای زمستان بود. این داستانها در ایران ادبیات قوی دارد حتی در تخت جمشید جدال شاه با دیو را در چندین سنگ تراشیده میبینید.
پیدایش جن
اعتقاد به جن، اعتقادی است که از اسطورههای بابلی به معتقدات اعراب عصر جاهلیت و از آنجا به قرآن و به معتقدات اسلامی راه یافتهاست. در اسطورههای بابلی اوتوکوها (اجنه) موجوداتی ناپیدا بودند که از آتش آفریده شده بودند و به دو گروه خوب و بد تقسیم میشدند که هردوی آنها ارتباط تنگاتنگی با آدمیان داشتند. اجنه خوب اختصاصا "شدو" نامیده میشدند حامی و نگهبان مردمان در برابر خطرات روزمره زندگی و در عین حال خطرات ناشناخته دیگری بودند که آدمیان بر آنها آگاه نبودند ولی جنیان از این خطرات خبر داشتند. این اجنه در سفر و در حضر و حتی در کوچه و بازار آدمیان را بی آنکه دیده شوند، همراهی میکردند و در هنگام جنگ آنها را از تیر دشمن محفوظ میداشتند.
در مقابل، اجنه بد که "ادیمو" خوانده میشدند پیوسته در پی آزار آدمیان بودند و برای آنها انواع بیماریهای گوناگون همراه میآوردند یا آنها را به جنایت تشویق میکردند و گلههایشان را از میان میبردند و خانوادهها را به جدائی میکشاندند. این گروه از اجنه شرور بر خلاف سایر جنیان ازدواج نمیکردند و فرزندانی به بار نمیآوردند. انواع هفتگانهای از آنها که در کوهستان مغرب زاده شده بودند عادتا در ویرانهها یا در زیر زمین میزیستند و آدمیان میتوانستند آنها را از پاهای سم دارشان بشناسند و برای دفع شرشان از کاهنان و جادوگران کمک گیرند. در عوض جنهای خوب نه تنها میان خودشان ازدواج میکردند، بلکه میتوانستند با آدمیان نیز در آمیزند. [1]
باورها پیرامون اجنه
جن یکی از مخلوقات خداوند است که در بعد وفضائی موازی با بعد ما انسانها زندگی میکند .این مخلوقات به مانند انسان زاد ولد میکنند از خصوصیات بارز آنها به این موارد میتوان اشاره کرد:
بنا بر باورها و خرافاتی که در قدیم وجود داشته درباره آل و جن و دیگر موجودات پندارین اینگونه آمده است:
قابلیت تغییر چهره و قیافه دارند و از این کار لذت میبرند.
از اجسام مرده مثل آهن نمیتوانند رد بشوند برای همین در مکانهای قدیمی دیده میشوند و حتی گفته میشود که "غول چراغ جادو" افسانه نمیباشد و آنها همین جنیان بودهاند که با استفاده از همین حربه انها را گرفتار کرده اند. از کلمه الله و یا هو وحشت دارند.
ارتباط با آنها برای انسان میتوانند عواقب خطرناکی را بدنبال بیاورد چون به استناد قران این مخلوقات قابلیت دیدن بعضی مسائل را دارند و فردی که با آنها رابطه دارد به همبن دلیل از خداوند دور میشود جدا از انتظارهائی که از فرد دارند.
این مخلوقات آینده را تا حدودی میبینند و بعضی مواقع که متوجه خطری برای فرد میشوند با دست گذاشتن بر گلوی فرد او را به سرفه میاندازند که در باور ایرانیها همان "صبر" آمدهاست تعبیر میشود. علاقه بسیار زیادی به درخت نارنج دارند. بعد زمانی که آنها در آن زندگی میکنند نسبت به بعد زمین تندتر است بنابراین سن آنها بسیار زیاد است.
آنها اجازه ارتباط با انسان را ندارند ولی به علت اختیار ذاتی که خداوند به آنها دادهاست میتوانند جلوی انسانها ظاهر شوند ولی از کلمات الله و هو ترس و وحشت دارند.
در باور برخی افراد، جنها تنها در شب، تاریکی، تنهایی و در محلهایی مانند گرمابه، آب انبار، پستو و ویرانه و بیابان وجود دارند. در باور عامه، جن به شکل انسان است با این تفاوت که پاهایش مانند بز سم دارد. مژههای دراز او نیز با مژه انسان متفاوت است و رنگ موی او بور است. همزمان با زاده شدن هر نوزاد انسان، بین اجنه نیز نوزادی به دنیا میآید که شبیه نوزاد انسان است اما سیاه و لاغر و زشت. این موجود را همزاد آن طفل میخوانند. اگر کسی شب هنگام آب جوش روی زمین ریخته و بسم الله نگفته باشد ممکن است یکی از فرزندان اجنه را اذیت کرده باشد. مادر و پدر آن جن برای انتقام، نوزاد آن شخص را میربایند و همزاد او را بجایش میگذارند.
به باور برخی، به زبان آوردن نام جن شگون ندارد و ممکن است آنها را حاضر کند. بنابراین برای دلخوشی جنها هم شده به آنها " از ما بهتران " گفته میشود. روزهای یکشنبه، سه شنبه و چهارشنبه از مابهتران به لباس و صورت آدمیزاد درمی آیند. در این روزها نباید به دیدن مریض رفت، زیرا چه بسا که از ما بهتران به شکل یکی از دوستان یا بستگان به دیدن بیمار برود و به او آسیب برساند. ازمابهتران مانند آدمیان جشن و سرور و شادمانی و گاهی هم عزاداری به راه میاندازند. این مراسم بیشتر در گرمابههای عمومی و شب هنگام برگزار میشود. کسی که شب تنها به حمام برود و دائم بسم الله نگوید جن به سراغ او میآید. اگر کسی در تاریکی تنها به حمام برود و بی احتیاطی کند و در آنجا بخوابد، ناگاه متوجه میشود که دورادور او را جنیان گرفته اند، یا یکی دو جن در گوشه و کنار حمام مشغول شستشو هستند. جنیان ابتدا با محبت نزدیک میشوند، اما اگر انسان با نگاه کردن با پاهایشان که سم دارد ایشان را بشناسد، آن وقت به آزار او مشغول میشوند.
از مابهتران اهل رقص، موسیقی و شادی اند. اگر کسی را بین خود ببینند او را وامی دارند تا آن قدر برقصد که دیوانه شود. با دمیدن صبح صادق، جنیان ناپدید میشوند. اما هنگام روز نیز اگر کسی در حمام آب بخورد و کف دست چپ خود را روی سر نگذارد، جن به بدن او وارد میشود و دیوانه و غشی خواهد شد. از ما بهتران اگر از کسی نیکی ببینند، صدچندان به او نیکی میرسانند. مثلا اگر پزشکی شب هنگام کودکی را از مرگ برهاند یا زخمی و بیماری را نجات دهد و این کار در بیابان یا تاریکی و تنهایی صورت بگیرد، ممکن است جنیان را مداوا کرده باشد. آن گاه ازمابهتران به او مال و خوشبختی بسیار میرسانند. برخی مردم با انجام مراسم چله نشینی، از مابهتران را احضار میکنند و آنها را وا میدارند تا کارهای مورد نظرشان را انجام دهند. برای چله نشستن از محلی خاص در مسجدهای کهنه و قدیمی استفاده میشود به نام چله خانه که غرفهای کوچک و تودرتو و تاریک است. شخص در چله خانه میرود. دورادور خود را خط میکشد و میان دایره مینشیند. روز اول چهل بادام غذای اوست. اما به تدریج هر روز یکی کم میکند و تا آخرین روز فقط یک بادام میخورد. در این روزها همه کار او دعا خواندن است. روز چهلم ارواح و شیاطین و جنها به او ظاهر میشوند و هرچه را بخواهد انجام میدهند. برای این کار ترتیب دیگری هم هست و آن این که یک شب تا صبح آیهای از قران را پی درپی میخوانند تا از ما بهتران حاضر شوند.
مقابله با جن
بنا بر باورها و خرافاتی که در قدیم وجود داشته درباره آل و جن و دیگر موجودات پندارین اینگونه آمده است:
از خطرناکترین جنها آل است که موجودی نامریی به شکل زن لاغر و بلند قد با پستانهای آویخته توصیف شده. در صورت سرخ رنگ آل بینیی از جنس گل قرار دارد. آل روبروی زن زائو و نوزاد حاضر میشود و اگر فرصت یافت و زائو تنها ماند جگر او را میرباید. سپس به سرعت به طرف آب میرود و جگر زائو را به آب میزند. زائو بلافاصله میمیرد. برای جلوگیری از دستبرد آل باید دور بستر زائو را با کارد یا قیچی که ناف نوزاد را با آن زدهاند خط کشید. سه یا پنج پیاز را به سیخ کشید و قیچی یا کارد یا شمشیر و تفنگ و دیگر چیزهای فلزی و نوک تیز در کنار اطاق گذاشت. آل و از ما بهتران از چیزهای فلزی نوک تیز میترسند. فرو کردن سوزن به پارچهای و گذاشتن بالای سر زائو برای رفع آل خوب است. از اعتقادهای قدیمی ایرانیان یکی این است که آهن دیو و غول و اهریمن را دفع میکند و ضد جادو است.
تا شش روز باید بالای سر زائو و نوزاد شمع بسوزد. زائو نباید تنها بماند و کسی جز نزدیکانی که هنگام زادن در اطاق بودهاند نباید به دیدن او بیاید شاید آل باشد که به صورت انسان درآمده. شب ششم باید در اطاق زائو تا صبح همه بیدار بمانند و چراغها روشن باشد و در این شب باید دعاها و اشعار مذهبی و سرودها و آوازها خوانده و پیوسته به دف و دایره کوبیده شود تا آل بگریزد. روز ششم زائو نوزاد را به حمام میبرند و پس از شستشو، ماما نوزاد را بالای سر مادر میگیرد و با جام چهل کلید روی او آب میریزد تا بر سر مادر نیز ریخته شود. از آن هنگام دیگر آل توانایی ربودن جگر مادر و عوض کردن نوزاد را ندارد پسربچهای که ختنه شده نیز مانند زائو در معرض خطر آل است. به همین ترتیب باید مواظب او بود تا به حمام برود و با جام چهل کلید آب روی سرش ریخته شود تا آل بگریزد.]
جن در اسلام
ادبیات اسلامی و احادیث و معتقدات عامه مسلمانان، با استناد به آیات قرآنی پیوسته نقش مهمی برای جنیان در زندگی روزمره مسلمانان قائل شدهاند. مولفین اسلامی به کرات از ازدواج اجنه با زنان مسلمان روایت کرده و کسانی از افراد سرشناس را زاده مشترک اجنه و آدمیان دانسته اند. محمد باقر مجلسی از امام جعفر صادق روایت میکند که قوم کرد جنیانی هستند که خداوند آنان را به صورت آدمیان در آورده است (حلیه المتقین فصل چهاردهم).
ویژگیهای جن از دید قرآن
در قرآن اهمیت ویژهای به "اجنه: داده شده، بهطوریکه ۴۸ آیه به آنان اختصاص یافته است، ولی در دو کتاب توحیدی دیگر، تورات و انجیل سخنی از جن به میان نیامده است. حتی در قرآن سورهای به نام سوره جن وجود دارد.
به روایت قرآن، در دوران پیش از نزول این کتاب گروهی از اجنه کوشیده بودند خود را به آسمان برسانند تا در آنجا استراق سمع کنند و از اسرار عالم بالا آگاه شوند ولی این جنیان پس از نزول قرآن دریافتند که آسمان شدیداً تحت مراقبت است و اجنهای که قصد رخنه بدان را داشته باشند هدف تیر شهاب ملائک پاسدار قرار میگیرند (جن، ۸ و ۹۹). همچنین به حکایت قرآن، بخشی از سپاهیان سلیمان از اجنه بودند و فرماندهانی از گروه خودشان داشتند (نمل، ۱۷).
باور قرآن درباره جن اینگونه است:
نخست: این نوع از آفریدگان پیش از نوع بشر خلق شدهاند.
دوم: این نوع آفریدگان از جنس آتش خلق شدهاند، همچنان که نوع بشر از جنسخاک خلق شدهاند، و در این باب گفته: "جن را ما قبلا از آتشی سموم آفریده بودیم" (۱).
سوم: این نوع از مخلوقات مانند انسان زندگی و مرگ و رستاخیز دارند، و در اینباب گفته: "اینان کسانیند که همان عذابهایی که امتهای گذشته جنی و انسی را منقرض کرده بود، برایشان حتمی شده" (۲).
و چهارم: این نوع از جانداران مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد وتکاثر دارند، و در این باره گفته: "و اینکه مردانی از انس بودند که به مردانی از جن پناه میبردند" (۳).
پنجم: این نوع مانند نوع بشر دارای شعور و اراده است، و علاوه بر این، کارهایی سریع و اعمالی شاقه را میتوانند انجام دهند، که از نوع بشر ساخته نیست، همچنان که درآیات مربوطه به قصص سلیمان و اینکه جن مسخر آن جناب بودند، و نیز در قصهشهر سبا آمده است.
ششم: جن هم مانند انس مؤمن و کافر دارند، برخی صالح و بعضی دیگر فاسدند، و در این باره گفته" من جن و انس را خلق نکردم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند" (۴).
• آیات بیشتر در مورد جن ویا اشاره به جنیان:
گروهی از اجنه آیات قرآن را شنیدند و با تعجب گفتند که این کتاب مارا به راه هدایت میبرد و لاجرم دیگر به خدای واجد شرک نخواهیم ورزید (جن، ۱ و ۲)
اما بعضی دیگر از آنها کافر ماندند و هیزم کش جهنم شدند (جن، ۱۴ و ۱۵)
اینها اسلام آوردند و البته اگر در راه راست پایدار بمانند خداوند به آنها آب گوارا نصیب خواهد کرد (جن، ۱۶)
و به آنان میگوئیم شما نیز جزو آن گروهی از اجنه و آدمیان شوید که پیش از شما به آتش دوزخ داخل شدند (اعراف، ۳۸)
چون محمد برای دعوت به خدا قیام کرد طایفه جنیان بر او ازدحام آوردند(جن، ۱۹)
در روز محشر به اجنه خطاب شود کهای گروه جنیان، شما از حیث تعداد بر آدمیان فزونی گرفتید، ولی آیا ما برای شما رسولانی از جنس خودتان نفرستادیم که آیات مارا بر شما بخوانند و شمارا از چنین روزی بترسانند؟ (انعام، ۱۳۰)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر